1.آیا این فکر درست است؟
2.آیا این فکر مهم است؟
3.آیا این فکر مفید است؟
در ادامه روش هایی برای جدا شدن از افکار و داستان های ذهنی مان آمده است:
1.به افکارتان برچسب بزنید: به جای اینکه بگویید من بدبختم بگویید:من فکری در مورد اینکه بدبخت هستم دارم. به جای اینکه بگویید من امتحان رو خراب می کنم بگویید:من فکری در مورد خراب کردن امتحانم دارم. شاید تفاوت آنها ظریف به نظر برسد اما به شما کمک می کند متوجه شوید شما افکارتان نیستید.
2.از ذهنتان تشکر کنید: اگر افکار اضطراب زا دارید مثل:امیدوارم هواپیما سقوط نکند.امیدوارم خلبان با تجربه باشد بگویید:متشکرم ذهن من. متشکرم که تلاش می کنی امنیت مرا حفظ کنی اما در حال حاضر مشکلی برای نگرانی وجود ندارد.
3.افکارتان را آواز بخوانید:سعی کنید افکارتان را با آهنگ بخوانید. در این حالت افکارتان شکل احمقانه ای پیدا می کنند
4.روی داستان هایتان اسم بگذارید:بسیاری از اوقات افکار ما تکرار می شوند و داستان مشابهی دارند. مثلا وقتی در مورد این فکر می کنید که از پس کارها بر نمیایید بگویید: اوه داستان بی کفایتی شروع شد و فقط اجازه دهید افکار رد شوند و بروند.
مهمترین نکته این است که یادتان باشد شما می توانید یک فکر و عمل متفاوت داشته باشید. قرار نیست هرچه افکارتان می گویند عمل کنید. درواقع می توانید یاد بگیرید افکار اضطراب آور داشته باشید و به کارتان برسید.
باربارا مارک وی
مترجم: عاطفه محمدصادق
درباره این سایت